غلتیدن چیز گرد و مدور بر سطحی. (یادداشت مؤلف). قل قل خوردن. غلطان رفتن شی ٔ مدور بر سطحی، افتان و خیزان تلوتلو خوردن. چون مستان به هر سوی متمایل شدن و رفتن
غلتیدن چیز گرد و مدور بر سطحی. (یادداشت مؤلف). قل قل خوردن. غلطان رفتن شی ٔ مدور بر سطحی، افتان و خیزان تلوتلو خوردن. چون مستان به هر سوی متمایل شدن و رفتن