جدول جو
جدول جو

معنی گیلی گیلی - جستجوی لغت در جدول جو

گیلی گیلی
هرچیز گرد گردنده در زبان کودکان، (از یادداشت مؤلف)، قلی قلی: گیلی گیلی حوضک، دور و کنار سیزک
لغت نامه دهخدا
گیلی گیلی
(کودکان) هر چیز گردگردنده
تصویری از گیلی گیلی
تصویر گیلی گیلی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ گِ رِ تَ)
غلتیدن چیز گرد و مدور بر سطحی. (یادداشت مؤلف). قل قل خوردن. غلطان رفتن شی ٔ مدور بر سطحی، افتان و خیزان تلوتلو خوردن. چون مستان به هر سوی متمایل شدن و رفتن
لغت نامه دهخدا
تصویری از قیلی ویلی
تصویر قیلی ویلی
پارسی است غیلی ویلی مورمور (گویش تهرانی) موج موج (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیلی گیلی خوردن
تصویر گیلی گیلی خوردن
غلتیدن چیزی گرد بر سطحی، افتان و خیزان رفتن تلوتلو خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
قطعه قطعه کردن چوب های کلفت
فرهنگ گویش مازندرانی
قطعه قطعه کردن چوب های کفلت، قطعه قطعه تکه تکه
فرهنگ گویش مازندرانی